جواد مرغشی هم مانند بیشتر پسربچههای دههشصتی، ورزش را با گلکوچک در کوچههای پایین شهر شروع کرد، اما سرعت دویدنش زبانزد بچهمحلها بود و بههمیندلیل خیلی زود وارد رشته دوومیدانی شد. برای او که در دوران سربازی به پیشنهاد یکی از دوستانش به تیم ورزشی آتشنشانان پیوست، فاصله قهرمانی در مدرسه و محله تا شرکت در رقابتهای جهانی و رکورددار ایران بودن، مسیری کوتاه، اما پرفرازونشیب بود.
آتشنشان باسابقه محله سرافرازان حالا در آستانه چهلسالگی و آمادهشدن برای ورود به دنیای مربیگری ورزش حرفهای قرار دارد، باوجوداین همچنان تلاش میکند و به جابهجایی رکوردهای ورزشیاش میاندیشد.
جواد مرغشی را بعداز یک روز کاری فقط میتوانیم در خانه، کنار همسر و دو فرزندش ببینیم، چون دلتنگی بچهها بعداز ۲۴ ساعت نبودن بابا، بیهیچ درنگ، او را به خانه میکشاند.
غزل را روی پایش مینشاند و میگوید: از بچگی ورزش میکنم و در رشته دوومیدانی چند مقام قهرمانی کسب کردهام، یک بار قهرمان دانشآموزان کشوری در رشته چهارصدمتر بامانع و یک بار هم مقام دوم رقابتهای دهگانه کشور در رده سنی بزرگسالان. در دوران سربازی یکی از دوستانم گفت بیا و برای تیم آتشنشانها بازی کن. این شد که شدم آتشنشان.
عسل یازدهساله هم وقتی احساس میکند فضای گفتگو خودمانی است، میآید کنار بابا مینشیند. جوادآقا بوسهای به پیشانی دخترش میزند و میگوید: تا قبل از حادثه پلاسکو مردم از خطرات شغل ما آگاهی نداشتند. من هم از اتفاقاتی که رخ میداد، چیزی به خانوادهام نمیگفتم تا آنها را نگران نکنم.
هنوز هم نمیگویم؛ مثلا چند وقت پیش در یکی از تمرینات از ساختمان سهطبقه روی توری افتادم، اما به همسرم گفتم سرم به شاخه درخت خورده است، آنها وقتی میدانند آوار و انفجار بخشی از کار ماست، نگران و دلتنگ میشوند.
مرغشی پس از دو سال که در سازمان آتشنشانی تهران بوده، سال۸۶ وارد آتشنشانی مشهد شده است. از همان ابتدا در تیمهای مختلف ورزشی حضور داشته و مقامهای بسیاری به دست آورده است. اما مهمترینش، حضور در تیم ملی و شرکت در مسابقات چهاراسباب است.
وقتی از او میخواهم درباره چهاراسباب توضیح دهد، میگوید: مسابقات چهاراسباب آتشنشانی حدود شانزدهسالی است که در ایران برگزار میشود. این رقابت چهار آیتم دارد، صعود از برج سهطبقه، دوِ صدمتر و دو آیتم تیمی که مخصوص مهارتهای آتشنشانهاست.
جواد در سال ۸۵، درحالیکه فقط ششماه از ورودش به سازمان آتشنشانی میگذشت، در مسابقات انتخابی جهانی چهاراسباب اوکراین، مقام نایبقهرمانی را کسب کرد و سال بعدش هم در مسابقات انتخابی جهانی بلغارستان قهرمان کشور شد و بهعنوان نماینده ایران در این دو رقابت جهانی حضور داشت.
او از همان سال۸۶ رکورددار مسابقات دو صدمتر امدادی المپیاد عملیاتی و ورزشی آتشنشانان و امدادگران کشور است و تا همین امسال با زمان شانزدهثانیه و چهارصدم ثانیه به یکهتازیاش در این رشته ورزشی ادامه داده است.
یکی از کارهای ورزشی جالب جواد مرغشی، حضور در مسابقات دوومیدانی به عنوان دونده همراه بوده است.
او درباره قهرمانیهایش همراه با آرش خسروی، دونده نابینای بوشهری، میگوید: هشت سال قبل، یک دونده نابینا از بوشهر برای تمرین به مشهد آمده بود، اما دونده همراه نداشت. به من پیشنهاد کردند که او را در تمرینات و مسابقات همراهی کنم. سال۲۰۱۶ میلادی من و آرش در رقابتهای کشورهای اسلامی در باکو آذربایجان شرکت کردیم و در رشته صدمتر سوم شدیم و رکورد ایران را هم ارتقا دادیم.
سال بعدش در مسابقات آسیایی دبی شرکت کردیم و آنجا هم در رشتههای صدمتر و دویستمتر عنوان قهرمانی آسیا را کسب کردیم و در رشته چهارصدمتر هم نایبقهرمان شدیم.
جوادآقا سردرددلش باز میشود و میگوید: پایه اصلی آتشنشانی، آمادگی جسمانی است. ما همیشه باید خودمان را آماده نگه داریم تا بتوانیم هنگام بحران به کمک مردم برویم و نجاتشان بدهیم. اما همین آمادهبودن هزینهبردار است و باید از خیلی از هزینههای زندگیمان بزنیم. قطعا اگر حمایت مالی داشته باشیم، پیشرفتها هم چشمگیرتر میشود.
ما همیشه باید خودمان را آماده نگه داریم تا بتوانیم هنگام بحران به کمک مردم برویم و نجاتشان بدهیم
او که یک بار مرگ را جلو چشمانش دیده و به قول خودش، اشهدش را هم خوانده است، میگوید: یک بار در حریق زیرزمین یک فروشگاه، دستگاه تنفسیام تمام شد. رفتم بالا و وقتی دیدم نیروی کمکی نیست، بدون استراحت و با دستگاه جدید برگشتم داخل حریق.
وقتی به خودم آمدم، متوجه شدم توان جسمیام تحلیل رفته است. تمام اتفاقات زندگیام جلو چشمم آمد. اشهدم را هم خواندم. شلنگ را گرفته بودم و ادامه میدادم. دستگاه تنفسی هم سوت خطر تمامشدن را میزد. تا نور را دیدم، جان گرفتم و چهاردستوپا از پلهها بالا رفتم.
سالی که جواد مرغشی رکورد دو صدمتر المپیاد آتشنشانان ایران را به نام خودش ثبت کرد، در جهان، رتبه پنجم انفرادی را داشت، اما با وقفه دوازدهسالهای که با تصمیم مدیران در این ورزش افتاد، فاصله او با رکورد جهانی بیشتر شده است. اما این کملطفی باعث نشد اراده او کم شود و امسال که دوباره با تیم ملی راهی کشور ترکیه شد و بههمراه همتیمیهایش، رتبه ششم جهان را به دست آورد، تصمیم گرفته است رکورد خودش را بهبود ببخشد تا این رکورد با اطمینان بیشتری دست مشهدیها بماند.
این آتشنشان فعال که علاوهبر مدارک مربیگری ورزش آتشنشانان کشور، دوره دوستاره غواصی و چندین دوره مربیگری دیگر را هم گذرانده، قدردان خانوادهاش است که همیشه همراه او بودهاند. مرغشی از دوستانی که در این مسیر او را همراهی کردهاند، یاد میکند و میگوید: از مسئولان که توقعی نداریم، اما دوستان ورزشکاری دارم که به من انگیزه میدهند تا در مسیر اهدافم قدم بردارم.
الههخانم سینی چای را روی میز میگذارد و غزل را بغل میکند، اما جوادآقا وقتی بیتابی دختر دوسالهاش را میبیند، بالشی روی پایش میگذارد تا همینطور که درباره کار و ورزشش صحبت میکند، غزل را هم بخواباند. الههخانم میگوید: دخترم خیلی به پدرش وابسته است و اوقاتی که جواد در خانه است، غزل مدام در بغل اوست.
عسل میگوید: الان که خوب است؛ بابا یک روز میرود سر کار و یک روز استراحت میکند و یک روز تمرین و کارهای خانه، اما تا سه سال قبل یک روز نبود و یک روز خواب بود. سرش را به شانه بابا میچسباند و میگوید: بابای من قهرمان است.
نایبقهرمانی رقابتهای دهگانه بزرگسالان کشوری در سالهای ۹۱ و ۹۴
قهرمانی در رشتههای پرش طول، پرش ارتفاع و ۴ در ۱۰۰ متر امدادی دانشجویان کشور در سال ۹۰
قهرمانی کشور در رشته دو ۱۰۰متر بامانع در سال۸۵ و عضویت در تیم آتشنشانان ایران
کسب مقام سوم جهانی در رشته ۴ در ۱۰۰متر امدادی آتشنشانان و امدادگران در سال ۱۳۸۵
قهرمانی رقابتهای کشوری صعود از برج آتشنشانان و امدادگران در سال ۹۱
قهرمانی در رشته ۱۰۰متر و صعود از برج رقابتهای کشوری آتشنشانان در سال ۱۴۰۲
* این گزارش چهارشنبه ۹ اسفندماه ۱۴۰۲ در شماره ۵۶۱ شهرآرامحله منطقه ۹ و ۱۰ چاپ شده است.